بیوگرافی معمار اسکار نیمایر
اسکار نیمایر (۱۹۰۷-۲۰۱۲) در منطقه کوهستانی ریو دوژانیرو برزیل متولد شد و در آکادمی هنرهای زیبا به تحصیل پرداخت. معماری نیمایر مانند مجسمه ای غزلی بر اساس اصول و نوآوری های لوکوربوزیه گسترش می یابد تا به مجسمه ای آزاد بدل شود.
او در سالهای ۳۹-۱۹۳۸ با همکاری لوسیو کاستا عمارت برزیلی را برای نمایشگاه جهانی نیویورک طراحی کرد. حرفه او با طراحی وزارت آموزش و بهداشت (۱۹۴۵) ریودوژانیرو شکوفا شد. لوسیو کاستا مربی نیمایر، معمار، برنامه ریز شهری و پیشگام مشهور معماری مدرن در برزیل گروهی از معماران جوانی که با لوکوربوزیه همکاری داشتند برای طراحی ساختمانی با معماری مدرن برزیل تشویق کرد. نیمایر حین کار بر روی این پروژه با ژوسلینو کوبیچک شهردار ثروتمندترین ایالت برزیل که بعدها رئیس جمهور برزیل شد، ملاقات کرد. او به عنوان رئیس جمهور، نیمایر را که طراحی هایش تکمیل کننده نقشه های لوسیو کاستا بود در سال ۱۹۵۶ به معمار اصلی برازیلیا پایتخت جدید برزیل منصوب کرد. او سالهای طولانی به طراحی بسیاری از ساختمانهای برازیلیا مشغول بود.
وی اظهار داشت: “نگرانی من در برازیلیا به عنوان معمار پیدا کردن راه حلی ساختاری برای توصیف معماری شهر بود. بنابراین من تمام تلاشم را برای ساختارها کردم تا آنها را با باریک ساختن ستونهایشان همانند قصرهایی معلق در هوا متمایز کنم. این ستون ها را از ورودی جدا کرده تا فضایی خالی ایجاد کنم که از میان آن هنگام خم شدن روی میز کارم می توانستم خود را در حال قدم زدن ببینم و فرم ها و دیدگاه های مختلف حاصل از آنها را تصور کنم.
نیمایر مجددا با لو کوربوزیه در سطح بین المللی روی طراحی مقر سازمان ملل متحد (۵۳- ۱۹۴۷) در نیویورک همکاری و نقش چشمگیری در نشست و طراحی نهایی ساختمان ها داشت. محل اقامت وی (۱۹۵۳) در ریودوژانیرو تبدیل به نقطه عطفی شده است. او در دهه ۱۹۵۰ یک مرکز تحقیقات هوایی در نزدیکی سائوپائولو طراحی کرد. نیمایر در اروپا دو دفتر اداری برای شرکت رنو و مقر حزب کمونیست (۱۹۶۵) در پاریس، مرکز فرهنگی لو آور فرانسه (۱۹۷۲)، دفتر تحریریه موندادوری (۱۹۶۸) در میلان ایتالیا و ساختمان اداری فاتا (۱۹۷۹) در تورین ایتالیا را طراحی کرده است. وی در الجزایر باغ های جانورشناسی، دانشگاه کنستانتین و وزارت خارجه را طراحی کرد.
نیمایر می گوید: “من همیشه مکاتب دیگرِ معماری از ساختارهای ابتدایی و خشک میس فن درروهه گرفته تا تخیل و هذیان گویی گائودی را پذیرفته و برای آنها احترام قائلم. من باید آنچه را که خشنودم می سازد و به شیوه ای طبیعی به اصالت و کشور زادگاهم پیوند خورده طراحی کنم.” نیمایر ادامه می دهد:
” قبل از شروع طراحی موزه هنرهای مدرن در نیتروی برزیل، ایده یک شکل مدور انتزاعی و محلی عاری از سازه های دیگر برای تأکید بیشتر بر ساختمان در ذهن داشتم. من نمی خواستم راه حل های معمول یک استوانه بالای دیگری را تکرار کنم بلکه تصمیم داشتم در راستای طراحی موزه کاراکاس (طرح نیمایراز سال ۱۹۵۴) خطی ایجاد کنم که با منحنی ها و خطوط مستقیم از زمین تا سقف بالا می رود. سالن نمایشگاه با دیوارهای عمودی احاطه شده و با خروجی هایی به گالری بیرونی که آن را محاصره کرده چشم اندازی باشکوه خلق می کند.
همانطور که اغلب اتفاق می افتد این راه حل به دنبال تقویت پشتیبانی مرکزی فقط در اتاق نمایشگاه تغییر می کند. با اضافه کردن یک متر ارتفاع روی تیرهای شعاعی، طبقه جدیدی به اندازه یک و نیم متر از تالار ورودی، اتاق پذیرش، سالن اجتماعات، اتاق های کار، کتابخانه و حمام ها اضافه شده که به پروژه ای کامل تر و اقتصادی تر منجر می شود.
معماری من از نمونه های قدیمی (زیبایی غالب بر محدودیت های سازنده) پیروی می کند. کار من بی تفاوت به انتقاد از حداقل جزئیات به میزان متعادلی پیشرفت کرده است. کافی است که فکر کنید لو کوربوزیه یک بار در حالی که روی رمپ کنگره ایستاده بود به من گفت: “اینجا اختراعی وجود دارد.”
اسکار نیمایر اگرچه تقریبا بازنشسته شده اما هنوز در هیئت طراحی مشغول به کار است و از معماران جوان سراسر جهان استقبال می کند. او امیدوار است به آنها حس زیبایی شناسی را القا کند که به خودش در تلاش برای زیبایی اجازه دستکاری در اشکال معماری را داد.