بیوگرافی معمار خوزه رافائل مونئو
خوزه رافائل مونئو سال ۱۹۳۷ در شهر کوچک تطیله در نابارا اسپانیا به دنیا آمد. مادرش ترزا دختر رئیس دادگاه آراگون بود. پدرش رافائل که اصالت خانوادگی اش به تطیله برمی گشت تمام عمرش را به عنوان یک مهندس صنعت در آنجا گذراند. خواهرش ترزا در رشته فلسفه و ادبیات و برادرش ماریانو در رشته مهندسی تحصیل کرده اند. مونئو می گوید وقتی بزرگ شد ابتدا جذب فلسفه و نقاشی شده و به دنبال حرفه معماری نبود اما گرایشش به معماری را به علاقه پدرش به این رشته نسبت می دهد. با برخی دشواری ها او خانواده اش را سال ۱۹۵۴ ترک کرده تا برای تحصیل در رشته معماری به مادرید برود.
مونئو مدرک معماری خود را سال ۱۹۶۱ از دانشکده معماری دانشگاه مادرید گرفت. او موفقیت خود را مدیون استاد تاریخ معماری خود لئوپولدو تورس بالبس می داند که تأثیر زیادی بر وی گذاشته است. مونئو در حالی که هنوز دانشجو بود با فرانسیسکو خاویر سانز دو اوزا معمار کار کرد و اظهار داشت: “من می خواهم تبدیل به معماری با سبک و علاقه کاری اوزا در کارش شوم.” مونئو پس از اتمام تحصیلاتش به هلبک دانمارک رفته تا با یورن اوتزان که مشغول طراحی خانه اپرای سیدنی در استرالیا بود کار کند، او می گوید:”کسی که من ملاقات کردم جانشین شایسته استادان دوره قهرمانی است.” مونئو قبل از بازگشت به اسپانیا در سال ۱۹۶۲ گفت: “من به کشورهای اسکاندیناوی سفر کردم و آنقدرخوش شانس بودم که مورد تایید آلوار آلتو در هلسینکی قرار گرفتم.”
مونئو پس از بازگشت به مادرید برنده رقابتی برای پوشش یکی از فضاهای معماری در آکادمی اسپانیا در رم ایتالیا شد. او توانست سفر خود به رم را با ماه عسل همسرش بلین فدوچی دختر لوئیس فدوچی معمار ادغام کند. مونئو می گوید: “این فوق العاده بود که با او در رم باشم، شخصی (همسرم) که در اشتیاق من به معماری بدون اینکه معمار باشد سهیم شد.” وی طی یک دوره دو ساله بورسیه تحصیلی در آکادمی رم اسپانیا اقامت داشت. او این دوره را “بنیان حرفه اش می نامد و معتقد است این دو سال امکان تحصیل، سفر، بازدید از مدارس، آشنایی با زِوی، تفوری و پورتوگسی و دیگران را فراهم کرده و بیش از هر چیز دانش و آگاهی حاصل از زندگی در شهر بزرگ تأثیر بسزایی در آموزش او به عنوان معمار ایجاد کرد. زندگی در آکادمی به ما این امکان را داد تا با نوازندگان، نقاشان و مجسمه سازان روابط دوستانه برقرار کنیم.”
آنها پس از بازگشت به مادرید در سال ۱۹۶۵ در یک خانه-استودیو در دهکده ال ویسو حومه مادرید مستقر شدند و در همان زمان صاحب دختر اولشان بلن شدند. در همان سال او اولین ماموریت مهم خود را برای طراحی کارخانه دیستر در زاراگوزا دریافت کرد. او سال بعد به تدریس در دانشکده معماری دانشگاه مادرید مشغول شد و همچنین مقالاتی درباره معماری منتشر کرد.
مونئو طی سالهایی که آنجا بودند در مجامع معمارانی که “کنگره های کوچک” نامیده می شد و فعال ترین معماران اسپانیایی از جمله کارلوس دو میگوئل، اوزا، مولزون، کورالس، گارسیا د پاردس و غیره از مادرید و اوریول بوهیگاس، فدریکو کوریا، توسکتس، کلوتت، بونت و غیره از بارسلونا در آن حضور داشتند به طور فعال شرکت کرد. معماران خارجی از جمله آلوارو سیزا از پرتغال، آلدو روسی از ایتالیا (که هر دو بعدها برنده جایزه پریتزکر شدند)، پیتر آیزنمن و گرگوتی از ایالات متحده نیز در آن شرکت کردند. مونئو درباره این گردهمایی ها می گوید: “مرحله جدیدی از زندگی معماری در اسپانیا آغاز شده بود.”
او در سال ۱۹۶۸ دومین ماموریت مهم خود برای طراحی پروژه آپارتمان ارومیا در سن سباستین را دریافت کرد که درست همزمان با تولد دختر دومش ترزا بود. دختر سومش کلارا ماتیلد سال ۱۹۷۵ به دنیا آمد.
او این دوره را این گونه توصیف می کند: “زندگی در مدارس طی آن سالها سخت بود؛ آشفتگی دانشجویی در سال ۱۹۶۸ و ناآرامی های سیاسی در طول سالهای آخر نخستوزیری فرانسیسکو فرانکو در اسپانیا باعث شد تا فعالیت های دانشگاهی متزلزل و پرمخاطره شود. این نبردی بود که سعی در درک معماری دانشجویان داشت اما محیط به تدریج تغییر کرد. در همین زمان بود که با گروهی از معماران مجله معماری بیس را تأسیس کرده و بسیاری از نوشته هایم را منتشر کردم.”
او در سال ۱۹۷۴ اولین ماموریت خود را با همکاری رامون بسکاس برای طراحی ساختمان اداری بانکینتر مادرید دریافت کرد و مدت کوتاهی پس از آن به طراحی تالار شهر لوگرونو پرداخت. مونئو می گوید: “این دو اثر به من اجازه داد تا دیدگاه معماری ام را به روشنی بیان کنم.” مونئو سال ۱۹۷۶ به ایالات متحده دعوت شد تا به مدت یک سال به عنوان استاد مدعو در موسسه معماری و مطالعات شهری و دانشکده معماری اتحادیه کوپر هر دو در شهر نیویورک به تدریس بپردازد. ” کتابخانه ها، نمایشگاه ها، کنفرانس ها و کنسرت ها تجربه ژرفی برای تمام اعضای خانواده بوده که مطمئناً زندگی ما را نشانه رفته است.”
آنها وقتی به مادرید بازگشتند کاملاً جذب زندگی آنجا شدند. همسرش بلن فدوچی نقش مهمی در فعالیتهای مربوط به تأسیس فروشگاه مبلمان در مادرید که شرکتی در طراحی و ارتقا مبلمان معاصر بود داشته است.
او اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد استاد مدعو دانشکده های معماری دانشگاه های پرینستون، هاروارد و دانشگاه لوزان سوئیس شد.
مونئو از سال ۱۹۸۰ به مدت پنج سال رئیس دانشکده معماری مادرید بود. در آن زمان او به طراحی موزه هنرهای رومی مریدا مشغول شده و دو سال بعد به طراحی ساختمان پیش بینی اسپانیایی در سویا پرداخت.
مونئو از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۰ رئیس دپارتمان معماری دانشکده طراحی دانشگاه هاروارد بود. وی به همراه خانواده اش به کمبریج رفته و ۵ سال در آنجا زندگی کردند.