مقدمه
این کتاب راهنما در ” عرصه عملی معماری و طراحی شهری ” است .
هدف این نوشتار آن است که روز میز کار طراحی مورد استفاده قرار گیرد .
لذا در باره آنچه که به طور اصولی طراحان می بایست بدانند ؛ نظیر چگونگی طراحی ساختمان هایی کارا برای مجموعه ای از فعالیت های از قبل تعیین شده , تنظیم شرایط محیطی و ساماندهی کارکردی حوزه های خدماتی , سخنی نمی گوید .
قاعدتا در مواردی که طراحان به انجام اینگونه امور مبادرت می نمایند از قبل با شیوه های حرفه ای مربوطه آشنا بوده اند و اطلاعات مورد نیازخود را نیز به آسانی از جاهای قابل دسترسی معلومی تهیه می نمایاند .
دلمشغولی ما به حوزه هایی از طراحی معطوف می گردد که به نظر می رسد در جریان نادرستی ره می سپارند .
به مثابه یک نقطه شروع ما علافمند شده ایم بدانیم که چرا علیرغم اشتراک عقیده بسیاری از طراحان یک قرن گذشته در داشتن آرمانهای والای اجتماعی و سیاسی , معماران و طراحان جنبش مدرن به واپسگرایی و برخورد غیر انسانی و خشک متهم شده اند .
به نظر ما ضایعه طراحی مدرن در آن است که طراحان هرگز به یک تلاش سامان یافته همگانی شایسته ای در جهت بیان الزامات شکلی از آرمانهای سیاسی – اجتماعی دست نزده اند .
آنها در اوج تعهد خود برای پشتیبانی از این آرمانها گویا بدین انگاره توجه داشته اند که شکلها به خودی خود پیش پا افتاده تر از آن هستند که بتوانند کانون عینیت سازی و ساماندهی آرمانهای اجتماعی و سیاسی قرار گیرند .
به زعم آنان شکل باید محصول فرعی دیدگاه های سیاسی و اجتماعی پیشرو باشد .
در این جایگاه به طور نسبتا تناقض آمیزی طراحان از درک این واقعیت محروم مانده اند که محیط بشر یک نظام سیاسی , اجتماعی با قوانین با حقوق خاص خودش است .
چنانچه سعی کنید ازجایی که دیواری وجود دارد بگذرید در مقابل خود با یک مانع فیزیکی مواجه می شوید .
این مانع بر حسب چگونگی سامان یابی خود در مقابل آنچه که شما بخواهید یا نخواهید انجام دهید محدودیت ایجاد می کند .
در حقیقت آنچه که از مادیت یک ساختمان و حتی یک شهر سر بر می آورد ماهیتا یک مقوله سیاسی – اجتماعی محسوب می گردد .
پس از نایل شدن به درک واقعیت اخیر کاملا واضح است که تمامی آنچه را که طراحان بر محیط ساخته دست بشر اعمال می کنند واجد اهمیت سیاسی –اجتماعی – فرهنگی می گردد .
آرمان گرایی ها به تنهایی کافی نیستند :
آنها باید از طریق مفاهیم و تصورات مناسب طراحانه با واقعیتها و بافت محیط مصنوع در آمیزند .
کتاب پیش رو یک تلاش علمی برای نشان دادن این مطلب است که ساز و کار فوق چگونه می تواند به انجام برسد . ما از همان باورهایی شروع کرده ایم که اکثرطراحان آگاه با مسایل اجتماعی قرن گذشته از آن ملهم شده اند : این باور که محیط ساخته شده دست بشر باید
با تقویت فرصتهای مناسب , از طریق به حد اعلا رساندن گستره گزینه های قابل عرضه به مردم , یک محیط دمکراتیک برای استفاده کنندگان فراهم آورد .
ما اینگونه مکان ها را مکان پاسخده می خوانیم .
طراحی چگونه بر قدرت انتخاب تاثیر می گذارد ؟
طراحی یک مکان می تواند از جنبه های متفاوتی بر قدرت یا نحوه انتخاب مردم تاثیر بگذراد :
- می تواند بر امکان رفتن و نرفتن مردم به مکانی تاثیر بگذراد ؛ کیفیتی که « نفوذپذیری » نامیده می شود .
- می تواند بر تنوع قابلیتی که به مردم عرضه می گردد تاثیر بگذارد ؛ کیفیتی که « گوناگونی » نامیده می شود .
- می تواند بر چگونگی و سهولت درک مردم از فرصتها و موقعیتهایی که محیط به آنان عرضه می دارد تاثیر بگذارد ؛ کیفیتی که « خوانایی » نامیده می شود .
- می تواند بر ابعاد توانمندی محیطی معلوم جهت پاسخگویی به استفاده های مختلفی که با اهداف مختلف مردم سازگار باشد تاثیر بگذارد ؛ کیفیتی که « انعطاف پذیری » نامیده می شود .
- می تواند بر جزییات ظاهری یک مکان , آنگونه که مردم را گزینه های قابل عرضه به خودشان آگاه کند , تاثیر بگذارد ؛ کیفیتی که « تناسبات بصری » نامیده می شود .
- می تواند بر قوام گزینه های مربوط به تجربیات حسی مردم تاثیر بگذارد ؛ کیفیتی که « غنای حسی » نامیده می شود .
- می تواند بر حد و اندازه ای که مردم امکان زدن مهر و نشان خویش را بر مکان پیدا می کنند تاثیر بگذارد ؛ کیفیتی که « رنگ تعلق » نامیده می شود .
این فهرست جامع و مانع نیست , اما , موضوعات کلیدی ساختن مکان های مطلوب را فرا می گیرد .
هدف ما این است که نشان دهیم چگونه می توان این کیفیات را در طراحی ساختمان ها و مکان های بیرونی و همگانی تامین نمود .
چکیده محیط های پاسخده – بخش دوم
از لاس وگاس بیاموزیم