بیوگرافی معمار فومیهیکو ماکی
فومیهیکو ماکی قاطعانه خود را مدرنیست می نامد. ساختمان های مهم و گاه کم اهمیت تر او از مواد کلاسیک دوره نوگرایی مثل فلز، بتن و شیشه ساخته شده اما قالبشان به تدریج گسترش یافته تا از موادی مانند کاشی موزاییک، آلومینیوم آنودیزه شده و فولاد ضد زنگ استفاده شود. او در کنار بسیاری از معماران ژاپنی دیگر علاقه به تکنولوژی جدید را به عنوان بخشی از طراحی اش حفظ کرده و اغلب از سیستم های پیمانه ای در سازه استفاده می کند. ماکی با تلاشی آگاهانه روح یک مکان و عصر را ثبت کرده و آن را در مجموعه ای از ساختمان هایش تولید می کند و با این کار از تمام چیزی که درکنترلش بوده استفاده می کند. او اغلب از ایده خلق “صحنه های فراموش نشدنی” – موقعیت هایی برای سازگار و کامل کردن تعاملات انسانی – به عنوان نقطه شروع و الهام طرح هایش صحبت کرده است.
فومیهیکو ماکی که ۶ سپتامبر ۱۹۲۸ در توکیو متولد شد با کنزو تانگه در دانشگاه توکیو به تحصیل در رشته معماری پرداخته و در سال ۱۹۵۲ مدرک لیسانسش را دریافت کرد. او سال بعد در آکادمی هنر کرانبروک بلومفیلد هیلز در میشیگان مشغول بود. ماکی پس از گرفتن مدرک ارشد معماری از دانشکده طراحی دانشگاه هاروارد در شرکت معماری و برنامه ریزی شهری اسکیدمور، اوینگز و مریل نیویورک (یکی از بزرگترین شرکتهای معماری جهان) و دفتر معماری سرت جکسون و همکاران در کمبریج مشغول به کار شد.
او در سال ۱۹۵۶ استادیار معماری دانشگاه واشنگتن سنت لوئیس شد جایی که اولین طراحی خود را برای تالار استینبرگ (یک مرکز هنر) در پردیس آن اجرا کرد. ماکی پس از چهار سال تدریس در واشنگتن، از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۵ در دانشکده طراحی دانشگاه هاروارد مشغول به کار شده و اغلب سخنگوی مهمان بسیاری از دانشگاه های دیگر بوده است.
او در سال ۱۹۶۵ به ژاپن بازگشته تا شرکت خودش را به اسم ماکی و همکارانش در توکیو تاسیس کند. طی ۲۸ سال گذشته کارمندانش به حدود ۳۵ نفر افزایش یافته و تعدادی از آنها با گذشت زمان حرفه خود را راه اندازی کردند. “من هرگز مجذوب ایده یک سازمان بزرگ نشدم. از طرف دیگر، یک سازمان کوچک ممکن است دیدگاه بسیار محدودی را توسعه دهد. ایده آل من ساختار گروهی است که به افراد با تصورات متفاوت که اغلب با یکدیگر اختلاف داشته و در تعارضند فرصت می دهد نه تنها در شرایطی با تغییرات مداوم کار کنند بلکه تصمیم هایی حساب شده و ضرورتاً هدفمند برای خلق چیزهای عینی در معماری بگیرند.”
فومیهیکو ماکی برای باز کردن دفتر کاری اش در زمینه معماری در دفاتر متعددی در ژاپن و سایر کشورها کار کرد. او به این نتیجه رسیده بود که طراحی یک دفتر کاری موضوعی شخصی بوده اما یک دفتر به خودی خود اثری هنری محسوب می شود. او اظهار داشت “طراحی معماری شاید عجیب ترین فعالیتی بوده که بر عهده بسیاری از حرفه ها و گروهی قرار گرفته که در طراحی معماری با عنوان سازمان مشغول به کار هستند. معماری رشته ای بسیار مبهم و پیچیده است.”
ماکی در مرکز ورزشهای پیش دانشگاهی اوساکا بسیاری از فضاهای جداگانه را با محوری مرکزی شبیه خیابانی با سطوح مختلف به هم متصل می کند و با این کار از یک طرف دسترسی به ورزشگاه و از طرف دیگر دسترسی به رستوران را فراهم می کند. در اینجا فرد میتواند از یک تفریح گاه بالای بام به ورودی یک پلازا فکر کند و از سطوح و فضاهای شفاف ساختمان های ماکی به بیرون نگاه کند.
در مجتمع آپارتمان های زنجیره ای او در دامنه کوه که طی یک دوره ۲۵ ساله ساخته شده بود (و تقریبا تمام تاریخ شرکت را شکل می دهد) استراتژی لایه های شفاف مجموعه ای از مناظر مشترکی را در بافت شهری ایجاد می کند. با گردش در مجتمع به محوطه های خوشایندی پنهان در میان گیاهان سبز بر می خوریم که با مسیرهای پر پیچ و خم به هم مرتبط شده و تنها با نگاهی تصادفی به اطراف نمایان می شوند. ماکی با تعبیه فواصلی از فضاهای ورودی میان خیابان شلوغ و فضای چوبی درونی قادر است به فضاهایی که از لحاظ فیزیکی کوچک هستند مفهوم عمیقی بدهد.
دهه های بعد مفهوم بزرگتری از نور و شفافیت را برای کارهای ماکی به ارمغان آورد. ورزشگاه فوجی ساوا نشانی از احساس آزادانه تر است که با سقفی تیز از جنس فولاد ضد زنگ در بالای میدان اصلی معلق بوده و با نواری از نور از سکوی تماشاگران مجزا شده است. برخی منتقدان فرم فلزی پیچیده آن را به یک سفینه فضایی یا سوسک تشبیه کرده، در حالی که برخی آن را یادآور کلاه سامورایی قرون وسطی فرض می کنند.
ماکی به عنوان دانش آموزی با دو فرهنگ که ترکیبی از تاثیرات هر دو به شدت در کارش قابل تحسین بوده اخیراً از زادگاهش توکیو با دلتنگی و امید نوشته است. “توکیو جایی است که من در آن متولد شده، بزرگ شدم و به تحصیل پرداختم. همچنین درآنجا با برخی از آثار معماری مدرن دهه ۱۹۳۰ ژاپن مثل خانه های سفید پیشگامان مدرنی چون کامیکی تسچوریا (که دانش آموز فرانک لوید رایت و بعدها طراح هتل قدیمی امپریال در ژاپن شد)، سوتمی هوریگوچی و آنتون ریموند آشنا شدم.